لــعل سـلـسـبیــل
همیشه دوست دارم زندگینامهی آدمهای موثر در دنیای خودم را بخوانم. از آنهایی هستم که ته و توی چیزی را که خوششان بیاید در میآورند. نظرم این است که توی دنیای علایق باید کنجکاو بود و مشتاق. دیروز لیست چندتا از نویسندههای محبوبم را در آوردم و با علاقه در اینترنت مشغول جست و جو شدم. ولی بعد از چند دقیقه حالم به شدت گرفته شد. هر دری را که میزدم آواز ناخوشآیند فیلترینگ از آن بلند میشد. خلاصه غیر از چند تا عکس کیلوبایتی و چند خط خلاصهی زندگی نامه که آن را خودم هم میدانستم چیزی یافت مینشد!
نمیدانم اصل مشکل از کجاست، با ادبیات ایرانی مشکل داریم (دارند) یا خارجی؟ شاید هم کل ادبیات و شاید هم جریانات روشنفکری، ادبیات نوجوان اما به نظرم از این حال و هوا خارج است. چیزی نیست که سلیقهای باشد و به مزاق کسی خوش نیاید، فیلیپ پولمن و دارن شان و اندی استنتون و خانم رولینگ با هر نوجوانی در هرکجای دنیا ارتباط برقرار میکنند. کتابهایشان نه بچهای را به هپروت میبرد و نه کار خلافی یادشان میدهد، که اگر اینطور بود پس چرا کتابهایشان مجوز گرفتهاند؟ پس چرا تا این حد در سرتاسر دنیا مشهور و محبوبند؟ حالا که کتابهایشان مجوز دارد چرا نمیشود یک عکس درست حسابی از نویسندههایشان به راحتی پیدا کرد؟ نکند قضیه پالان الاغ است که نباید اسمش را آورد اما خودش خیلی به درد میخورد؟
دارن شان با آن لبخند زیبا، اندی استنتون با آن عینک بامزه و فیلیپ پولمن که در حد و اندازهی یک بابابزرگ دوستش دارم چه مشکل اخلاقی دارند که از صفحات وب حذف شدهاند؟ حالا اسمی از نویسندههای ایرانی نمیبرم که مبادا بلاگ خودم فیلتر نشود، ولی چرا با افرادی این کارها را میکنیم که ادبیاتمان به آنها مدیون است؟! اگر آنها هم نبودند الان ادبیات ایرانی چه حرفی داشت برای گفتن؟
دوستی داشتم که عادتش بود سر از کار همه در بیاورد اما از خودش چیزی بروز نمیداد. قضیهی ما؟! شده. افراد را تفتیش عقیدتی و سیاسی میکنیم، هرکه را دلمان خواست بزرگ میکنیم و هرکه را خواستیم کلا کنار میگذاریم، هیچ وقت هم کسی نمیفهمد چرا و به چه علت. چرا یک وقتی جو فلان نویسنده ما را میگیرد و کمی بعد گوشهای پرتش میکنیم؟ ولی یک چیز مثل روز برایم روشن است، هنر و ادبیات چیزی نیست که بتوان به بردگی سلیقه کشاندش. با هر سختی و مشقتی هست، هنر کار خودش را میکند. هرچقدر دست و پایش را بیشتر ببندی، بیشتر تلاش میکند. هنر گره کور را باور ندارد.
*مدتی بود که بعضی دوستان در مورد مجلات همشهری از من راهنمایی میخواستند و من تعجب میکردم، یکی دو نفر حتی برایم نوشتههایشان را فرستادند و درخواست کردند برایشان به مجلات همشهری بفرستم باز هم تعجب کردم. امروز همشهری کتاب را در کتابخانه دیدم و دیدم مقالهای با نام هاجرزمانی چاپ شده و خب البته باید بگویم من آن نیستم!
Design By : LoxTheme.com |